29 تیر ماه ۱۴۰۲ رفتیم تبریز خونه خاله فرحناز آنیل. برای گردش رفتیم باغلارباغی. باغلارباغی باغ وحش هم داره که حیوونهای جالبی داشت از میان پرندگان فلامینگو و قو و طاووس خیلی خوشگل وجالب بودن، میمون هم بازیگوش مثل همیشه شیطون با کارهای بامزه ، وقتی آنیل تخمه رو پرتاب کرد به سمت میمون و ناراحت شد که تخمه بیرون قفس افتاد میمون سریع دستش رو دراز کرد و تخمه رو برداشت آنیل هم خیلی خوشحال شد. خرس بزرگ و چند تا شیر و آهو و قوچ هم تو باغ وحش بودن. تو شهر بازی هم امیر و آنیل و رادین سوار ماشین برقی هم شدن و خیلی بهشون خوش گذشت چند بار با هم تصادف کردن یه بار یه ماشین محکم زد به ماشین امیر ورادین و...