عید فطر ۹۹
پنجشنبه یکم خرداد ماه اومدیم مراغه، یکشنبه چهارم خرداد عید فطر شد و امروز هم تعطیله و خونه آقا جونیم، تا جمعه هم قرار شد که همینجا بمونیم. آنیل و ساناز و علی و نیکان و علیسان و امیررضا تو این چند روز تعطیلی تو خونه پدربزرگ و مادربزرگ خوب خوش گذروندن🍃
دیروز آنیل که چند وقتی بود دندونش لق شده بود اوند و گفت مامان دندونم رو نگاه کن، دیدم از لثه ش جدا شده و فقط از یه نقطه به لثه ش وصل بود ساناز خانم دنداپزشک هم که اونجا بود اومد و اولین دندون لق آنیل رو کشید، اتفاقا این اولین تجربه دندون کشیدن سانازِ گلم هم تو این دو سالی هست که دانشجوی دندانپزشکی شده، آنیل از خوشحالیش به باباش زنگ زد و بابا هم گفت جایزه برات چی بگیرم آنیل هم کامیون بزرگ خواست بابا هم فوری خرید و برای آنیلِ عزیزم آورد. دستش واقعا درد نکنه و مرسی که این همه خوبه❤❤❤
دندون آنیل رو گذاشتم لای دستمال کاغذی و نگه داشتم ، آنیل رفت نگاه کنه دندونش رو دید که از وسط دو نیم شده ناراحت شد و داشت گریه می کرد که خاله اومد و گفت اگه شب بذاری بالا سرت فرشته ها برات کادو میارن حالا اگه ببینن دو نیم شده فکر میکنن دو تا دندونت افتاده دو تا کادو برات میارن و گریه آنیل بند اومد، شب گذاشت بالا سرش و فرشته ای بنام مامانی تو یه جعبه خوشگل دو تا النگو داخلش گذاشته بود رو گذاشت بالا سر آنیل